کد مطلب:2753 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:344

علل پیدایش فرقه های اسلامی
مساءله علل پیدایش مذاهب از مباحث مهم علم مذاهب و فرق است . در بحث از هر فرقه ابتدا چگونگی پیدایش آن مطرح می شود. دقت در این مباحث می تواند در یافتن علل كلی پیدایش فرق اسلامی مفید باشد. اگر اختلاف بر سر معارف اعتقادی دین وجود نمی داشت ، فرق و مذاهب اعتقادی نیز پدید نمی آمدند. بنابراین بحث بر سر علل پیدایش مذاهب به بحث در باب علل پیدایش این اختلافات باز می گردد.

در زمان حیات پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله اختلافات اعتقادی در میان امت اسلامی پدید نیامد؛ اما پس از رحلت ایشان ، بلكه از همان روز، اختلاف بر سر خلافت و امامت ، امت اسلام را به دو شاخه شیعه و سنی تقسیم كرد. بنابراین خلاء حجیت و رهبر اعتقادی مورد قبول همه مسلمین ، نخستین دلیل اختلافها و پیدایش مذاهب اسلامی است .

اصولا محدودیت قوای ادراكی انسان و عدم توانایی او برای حق قطعی همه مسائل اعتقادی از جمله مهمترین علل اختلاف انسانهاست . در مواردی كه مساءله به روشنی قابل حل نیست هر كس به حدس و گمانی می رسد كه ممكن است با حدس و گمان دیگران متفاوت باشد. در نتیجه اختلاف نظرها آشكار می شود، و این اختلافها وقتی در مسائل اساسی و مورد علاقه مردم باشد گاه به پیدایش فرقه های مختلف می انجامد. همین مساءله دلیل ارسال پیامبران و دستگیری خداوند از طریق انبیا و اولیاست . پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله كه برای تعلیم مردم و بیان حقایق و احكام الهی مبعوث شده بود، در مدت كوتاه رسالتش فرصت بیان همه مطالب را برای مردم نیافت . از این رو، لازم بود از سوی خداوند جانشینانی همچون او كه معصوم باشند، كار او را به عنوان امامت مسلمین و تبیین معارف قرآن و سنت نبوی ادامه دهند اما اكثر مسلمانها پس از پیامبر به راه دیگری رفتند و نه تنها از اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله استفاده نشد، بلكه كسانی كه به حكومت رسیدند دستور منع كتابت احادیث پیامبر صلی الله علیه و آله استفاده نشد، بلكه كسانی كه به حكومت رسیدند دستور منع كتابت احادیث پیامبر صلی الله علیه و آله را صادر كردند و این منع تا صد سال بعد، یعنی تا زمان حكومت عمر بن عبدالعزیز، ادامه یافت . این مساءله باعث شد كه مردم از مفسران وحی یعنی پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیه السلام او محروم شوند، در نتیجه هر كس طبق ذوق و سلیقه خود تفسیری از قرآن و اسلام ارائه می كرد كه در نهایت به پیدایش مذاهب مختلف اعتقادی منجر شد. بنابراین نخستین عامل اختلاف ، ناتوانی انسانها از درك همه حقایق ، و عدم بهره گیری از سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیه السلام او بود.

دومین عامل اختلاف تعصبات قبیله ای است . تعصب به طور كلی یكی از ریشه های اختلاف است ، اما نوع خاصی از تعصب كه تعصب قبیله ای است در میان اعراب به شدت رایج بود و همین مساءله قبل از اسلام نیز همواره باعث جنگ و خونریزی می گشت ، گفته اند كه وقتی مسیلمه كذاب ادعای پیامبری كرد برخی از پیروانش گفتند: ما می دانیم كه او دروغگوست و پیامبر اسلام راستگوست ، اما دروغگویی كه از ربعیین است در نزد ما از راستگویی كه از قبیله مضر است محبوبتر است . گفته می شود كه اكثر خوارج از همین قبیله ربعیین بوده اند. (4) درباره مساءله خلافت و امامت كه مهترین اختلاف مذهبی در اسلام است ، نقش تعصب قبیله ای آشكار است ، چرا كه پس از وفات پیامبر صلی الله علیه و آله مردم به جای اینكه در مراسم خاكسپاری پیامبر شركت كنند و توصیه های او را درباره جانشینی خود به كار بندند، هر گروهی مدعی شد كه حق خلافت از آن اوست . نكته جالب اینجاست كه بنا بر شواهد تاریخی ، هیچ یك از انصار و مهاجرین در تعیین جانشین پیامبر از قرآن و سنت رسول خدا یا از مصلحت امت سخن نگفت بلكه سخن در این بود كه جانشینی پیامبر حق گروه انصار است یا مهاجرین ؛ و چون در میان انصار دو قبیله اوس و خزرج وجود داشت و این دو با هم رقابت داشتند، به دلیل همین اختلاف ، قبیله قریش یعنی مهاجرین ، غالب شدند.

سومین عامل اختلاف ، پیروی از اهوا و گرایش به منافع مادی و لجاجت می باشد. قرآن كریم در آیات متعدد علت راه نیافتن انسانها به حقیقت را رزایل اخلاقی مانند هوای نفس ، قساوت قلب ، كبر و استكبار، بخل و برتری جویی و نیز ارتكاب معاصی همچون ظلم و فسق می داند. (5) برای مثال ، هنگامی كه امام علی علیه السلام به تمام شبهات خوارج پاسخ گفت و حجت را بر آنان تمام كرد، با وجود اینكه اكثر آنان توبه كردند و از جنگ با حضرت منصرف شدند، اما باز برخی از آنان در نهروان با امام جنگیدند و تاریخ گواهی می دهد كه پیروی از هوای نفسانی و روحیه لجاجت و تعصب در این ماجرا سخت مؤ ثر بود.

چهارمین عامل ، فتوحات مسلمانان و گسترش حوزه جغرافیایی اسلام بود كه باعث گردید پیروان ادیان و عقاید دیگر به تدریج وارد حوزه حكومت اسلامی شوند. دسته ای از این افراد كه مسلمان شده بودند، به طرح مسائل و مشكلات خود برای مسلمانها می پرداختند، و آنها كه بر دین خود باقی مانده بودند در این مسائل با مسلمانان مجادله می كردند. ترجمه فلسفه یونان در اواخر حكومت بنی امیه و اوایل حكومت عباسیان به این فرایند شدت بخشید و زمینه بروز شبهات و پرسشها را قوت بخشید. این سوالها و شبهات پاسخ می طلبید و پاسخ متفكران مسلمان گاه یكسان نبود كه این امر باعث اختلاف در میان مسلمانان می شد.

البته عوامل دیگری نیز برای بروز اختلافات و افتراق امت اسلامی ذكر شده است كه به دلیل رعایت اختصار از نقل آن خودداری می كنیم . (6)